دل نوشته های تنهایی

هیچکس دیگر کنارم نیست می ترسم از این

دل نوشته های تنهایی

هیچکس دیگر کنارم نیست می ترسم از این

خسته ام

از زندگی از این همه تکرار خسته ام

 از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم

 آخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

 بیزارم از خموشی تقویم روی میز

 وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

 از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام

 تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

 از حال من مپرس که بسیار خسته ام  

محمد علی بهمنی  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد